هوش مصنوعی: این شعر از عشق و محبت سخن می‌گوید و از دردها و رنج‌های ناشی از آن. شاعر از دل‌هایی می‌گوید که در راه عشق به آشفتگی و بی‌قراری دچار شده‌اند و از آرامش محروم مانده‌اند. همچنین، اشاره‌ای به رنج‌های جسمانی و روحی دارد که گاهی عشق به همراه می‌آورد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند رنج و محرومیت نیاز به بلوغ فکری برای درک بهتر دارند.

شمارهٔ ۱۰۲۵

ای دل از فیض محبت چه بسامان شده ای
عشقت آن مایه نیفشرد که عمان شده ای

خواب آسایشی از خویش دگر چشم مدار
کز خیال لبش ای دیده نمکدان شده ای

نگذری تا ز رعونت نچشی لذت درد
همچو گل گر همه تن چاک گریبان شده ای

جان ز نزدیکی ات ای جسم به تنگ آمده است
یوسفی را ز چه رو بیهده زندان شده ای؟
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.