هوش مصنوعی: این شعر از درد فراق و عشق ناکام سخن می‌گوید. شاعر از رنج دوری معشوق و اشک‌های بی‌پایان می‌نالد و از غم و اندوهی که بر دل عاشقان سایه افکنده است، شکایت می‌کند. در پایان، با اشاره به عشق مجنون‌وار، از معشوق درخواست رحم و مروت دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه‌ی عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و ادبیات غنی کلاسیک فارسی، فهم آن را برای گروه‌های سنتی پایین‌تر دشوار می‌کند.

شمارهٔ ۱۰۳۲

چون بی تو چارهٔ دل محزون کند کسی
خون می چکد ز قطع نظر چون کند کسی

تا کی به یاد لعل لبی شام تا سحر
دل در فشار پنجهٔ غم خون کند کسی

تا چند بی تو پنجهٔ مژگان خویش را
مرجان صفت ز اشک جگرگون کند کسی

سرخوش شود زبوی می «لی مع اللهی»
خود را دمی ز خویش چو بیرون کند کسی

باید نخست ساخت وضو ز آب دیده اش
خواهد چو طوف تربت مجنون کند کسی

جویا اسیر طور تو، آخر مروتی!‏
ظلم اینقدر به عاشق مفتون کند کسی؟
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.