هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و دردهای عاطفی شاعر می‌پردازد. او از شکست‌های عشقی، ناامیدی‌ها و تلاش‌های بی‌ثمر برای ترمیم دل شکسته خود سخن می‌گوید. همچنین، اشاراتی به مستی، خنده‌های تلخ و فرورفتن در دریای بی‌کران وجود خود دارد. در نهایت، شاعر به تنهایی و جدایی از دیگران اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و روان‌شناختی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاراتی به مستی و دردهای عاطفی وجود دارد که مناسب سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۱۰۷۹

به ششدر کار خود از شش جهت انداختی رفتی
دلت را مهرهٔ بازیچه کردی باختی رفتی

کی از تعمیر می شد چاره احوال خرابت را
به یک پیمانه از نو خویشتن را ساختی رفتی

زدی در مستی امشب صد دهن تر خنده برگلشن
به یک دشنام خشکم زان دو لب ننواختی رفتی

گداز دل چو خس برداشت از جا جسم زارت را
به بحر بیکرانی خویش را انداختی رفتی

غبارت بر فلک سوده است سر از یاری صرصر
میان همسران خود سری افراختی رفتی

ندادی توسنی جولان از آن چون چشم قربانی
نگاه چند از حسرت به هر سو تاختی رفتی

شدی همدست با مژگان پی دل بردن جویا
به قصد ما نهانی با نگاهت ساختی رفتی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.