۱۵۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۶ - در توصیف کربلا

کو طالع و بخت آنکه باشم
در حضرت کربلا ز زوار

چینم گل بوسه بالب شوق
گاهی از درگهی ز دیوار

مالم بر خاک آستانش
هر دم روی نیاز صد بار

آنکه به زبان عجز و زاری
گویم رفیق ره که هشدار

چون در رسدم اجل بناگاه
این است وصیتم که زنهار

گرد رخ من ز خاک آنکوست
ناشسته مرا به خاک بسپار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.