هوش مصنوعی: این متن شعری است که به ستایش کرم و سخاوت می‌پردازد و به ویژه از شخصیتی به نام حاتم طائی به عنوان نماد بخشندگی یاد می‌کند. شاعر از احسان و کرم سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که این صفات ذاتی برخی افراد است. همچنین، متن به مقایسه‌ی کرم حاتم طائی با دیگران می‌پردازد و برتری او را در این زمینه نشان می‌دهد.
رده سنی: 14+ این متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و ادبی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از صنایع ادبی و واژگان پیچیده‌تر، آن را برای گروه سنی بالاتر مناسب می‌سازد.

شمارهٔ ۶ - با دل پرخون و لب عذرخواه

رفت سوی تربت کان کرم
شمع صفت ساخته از سر قدم

گفت که ما بندهٔ احسان تو
ما همه شرمندهٔ احسان تو

درگذر از بی ادبیهای من
گر نه خطابخش شوی وای من

گشت پس از معذرت آن کاروان
جانب مقصد به دل خوش روان

گرچه که جویا بر ارباب هوش
گوهر نظم تو سزد زیب گوش

لیک به پاسخ دهمت گوشمال
گر دلت از پند نگیرد ملال

نآمد ازین هرزه درائیت عار
از صفت حاتم طائیت عار

حیف که گویند ترا همگنان
مدح سرایندهٔ حاتم فلان

مدح سگال به مردان تویی
بندهٔ آن منبع احسان تویی

کان سخاوت شه مردان علی است
بحر کرامت شه مردان علی است

گرچه بود خارج ذاتش صفات
هست ولی این صفتش عین ذات

ای که شد از روز نخستت دو کف
گوهر احسان و کرم را صدف

روز و شبان بر کف جودت سپهر
دوخته چشم طمع از ماه و مهر

چرخ فلک را کرمت هر سحر
داده ز خورشید برین مشت زر

ریخته هر شام ز کوکب ملک
ریزهٔ خوان کرمت بر فلک

از تو شده لعل به کان جلوه گر
از تو شده کوه مرصع کمر

داده به دریا ز کران تا کران
جود تو همیان زر از ماهیان

مشعل احسان تو در خاک و آب
هست فروزنده تر از آفتاب

ز غم من آنست که داده سخات
خلعت هستی به همه ممکنات

حاتم طائی ز گدایان تست
ریزه خور سفرهٔ احسان تست

هر که تو انداختیش از نظر
گر همه گنج است که خاکش به سر
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵ - حکایت حاتم و سخاوت او
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷ - مثنوی در تعریف چراغان روی دل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.