هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و رنج‌های آن سخن می‌گوید. او از معشوق می‌خواهد که از ناز و خشم دست بردارد و به سوی او بازگردد. شاعر به زیبایی معشوق اشاره می‌کند و از دوری او شکایت دارد. همچنین، او از دشمنان و رشک آنان می‌گوید و آرزو می‌کند که معشوق به سوی دوستان بازگردد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۲

تا چند خشم و ناز و کین برخیز و باز از درد درآ
عاشق کشی از سر بنه عاشق نو از در درآ

بی صورت زیبای تو صحبت صفایی نیستش
مجلس گلستان کم دگر چون سرو ناز از در درآ

در مسجد ارباب ورع خوانند ما را بت پرست
یکبار از بهر خدا وقت نماز از در درآ

جز دیده من ای پری چشمی نبیند روی تو
وحشت مکن از مردمان ای دلنواز از در درآ

رحمی بکن بر حال من کافتاده ام دور از درت
بیچاره و درمانده ام چاره ساز از در درآ

تا کی ز رشک دشمنان سوزی دل اهلی بغم
یک ره بکام دوستان دشمن گداز از در درآ
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.