هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد دوری و بیوفایی معشوق شکایت میکند و بیان میکند که با وجود دور کردن او، معشوق عاشقی یکدل مانند او نخواهد داشت. همچنین اشاره میکند که آسمان (فلک) او را از معشوق جدا کرده و گریههایش باعث وحشیتر شدن مرغ بخت شده است. در نهایت، شاعر از ملامتهای معشوق رنج میبرد و تنها آرزویش این است که معشوق بگوید این ملامتها برای اوست.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای سنین پایینتر چالشبرانگیز باشد.
شمارهٔ ۱۳۱۶
از آن به جور دل مبتلای من داری
که اعتماد بسی بر وفای من داری
ز آستان خودم دور میکنی لیکن
کدام عاشق یکدل به جای من داری
جدا کند من دیوانه را فلک از تو
به سنگ تفرقه هر گه هوای من داری
ز گریه رام من ای مرغ بخت کی گردی
که وحشی دگر از های های من داری
دوای زخم ملامت که میکشد اهلی
همین بسست که گویی برای من داری
که اعتماد بسی بر وفای من داری
ز آستان خودم دور میکنی لیکن
کدام عاشق یکدل به جای من داری
جدا کند من دیوانه را فلک از تو
به سنگ تفرقه هر گه هوای من داری
ز گریه رام من ای مرغ بخت کی گردی
که وحشی دگر از های های من داری
دوای زخم ملامت که میکشد اهلی
همین بسست که گویی برای من داری
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.