۱۷۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۰ - در تعریف جام شاه گوید

اینچه روح افزا شراب و اینچه سیمین ساغرست
چشمه خضرست یا آیینه اسکندرست

جوهر روح است یا گیتی نما بگداختند
شیره جان است در وی یا می جان پرورست

نقش خط گرد لبش دل میبرد از دست خلق
همچو آن خطی که بر گرد دهان دلبرست

بر سواد دیده دارد چون سواد نام شاه
از سواد دیده روشندلان روشن ترست

گرچه جام می نماید در کف شاه از صفا
گر بمعنی بنگری جام شراب کوثرست

تا دم محشر تهی یارب مباد این جام می
ازدم شاهی که ساغر بخش روز محشرست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹ - در تاسف بر مرگ میرزا محمود گوید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱ - ایضا در جام شاه گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.