هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از تهیدستی و گناهکار بودن خود سخن می‌گوید و از خداوند طلب بخشش و رحمت می‌کند. او ابراز می‌دارد که هیچ چیزی جز محبت خاندان پیامبر (ص) ندارد و این محبت را بالاتر از هر متاعی در دو جهان می‌داند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی موجود در شعر برای درک و ارتباط بهتر، نیازمند سطحی از بلوغ فکری و شناختی است که معمولاً از سن نوجوانی به بعد در افراد شکل می‌گیرد.

شمارهٔ ۳۰

بزرگوار خدایا من آن تهیدستم
که خجلتم نگذارد که سر بر آرم هیچ

بخوشه چینی ام از خرمن کرم بنواز
که من نکاشته ام تخم و گر بکارم هیچ

بزیر بار گنه مانده ام ببدکاری
ز کار و بار چه پرسی که کار و بارم هیچ

بخاندان محمد که از محبتشان
متاع هر دو جهان را نمی شمارم هیچ

بجز محبت اینخاندان مپرس از من
که جز محبت این خاندان ندارم هیچ
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.