۱۴۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۰

نشستم زیر تیغ مردکی دلال در حمام
عجب زخمی زد و گفتم عفاک الله نکو کردی

پس از آن زخم آبی ریخت سوزان بر سرم گفتم
به زخمی آنچنان راضی نگشتی داغ هم کردی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.