۱۰۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰۲

هر چند لب تو شربت نوش بود
خامش ز طلب عاشق مدهوش بود

چون خسته نه درد خود شناسد نه دوا
در پیش طبیب به که خاموش بود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.