۱۲۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۶۷

آن گل که بود رخش گلستان همه
وز دیدن او تازه بود جان همه

گر گفت رقیب وصل او حق منست
نومید مشو که حق بود زان همه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.