هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، بیانگر درد و رنج انسان در برابر ناملایمات زندگی، ناامیدی از دنیا و امیدواری به لطف الهی است. شاعر از بی‌قراری، رازداری، صبر، امید، و ناامیدی سخن می‌گوید و با تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، احساسات خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به ناامیدی و دردهای عاطفی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۴

شکست رنگ تا رسوا نسازد بی قراران را
جگر خونست از بیم نگاهت رازداران را

ز پیکان های ناوک در دل گرمم نشان نبود
به ریگستان چه جویی قطره های آب باران را؟

بود پیوسته پشت صبر بر کوه از گرانجانی
چه افسون خوانده ای در گوش دل امیدواران را؟

کف خاکیم، از ما برنخیزد جز غبار آنجا
فزون از صرصری نبود قیامت خاکساران را

به ترک جاه گو تا گردش ایام برخیزد
که گلخن تاب دائم در نظر دارد بهاران را

درآ بیخود به بازیگاه اهل حسن تا بینی
به روی شعله گرم مشق جولان نی سواران را

نگشت از سجده حق جبهه زهاد نورانی
چنان کافروخت تاب باده روی باده خواران را

دریغ آگاهیی کافسردگی گردد سر و برگش
ز مستی بهره جز غفلت نباشد هوشیاران را

ز غیرت می گدازد در خجالتگاه تأثیرم
زبون دیدن به دست شیشه سازان کوهساران را

به رنجم غالب از ذوق سخن، خوش بودی ار بودی
مرا لختی شکیب و پاره ای انصاف یاران را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.