هوش مصنوعی: این شعر به ظلم و ستم حاکمان و حکومت‌های ستمگر می‌پردازد. شاعر از فریبکاری و نیرنگ آن‌ها سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که آن‌ها با ظاهری فریبنده، دل‌ها را می‌ربایند. همچنین، شاعر از بی‌عدالتی و ناامیدی مردم در برابر این ستم‌ها می‌نالد و بیان می‌کند که مردم تنها به مرگ امید بسته‌اند. در پایان، شاعر هشدار می‌دهد که نباید فریب ظاهر این حاکمان را خورد، زیرا آن‌ها در پس پرده، اعمالی سیاه و ناپسند انجام می‌دهند.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیم عمیق اجتماعی و سیاسی است که درک آن‌ها نیاز به تجربه و شناخت کافی از جامعه دارد. همچنین، انتقادهای تند و بیان ناامیدی و ظلم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین و نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۶۹

بتان شهر ستم پیشه شهریارانند
که در ستم روش آموز روزگارانند

برند دل به ادایی که کس گمان نبرد
فغان ز پرده نشینان که پرده دارانند

به جنگ تا چه بود خوی دلبران کاین قوم
در آشتی نمک زخم دلفگارانند

نه زرع و کشت شناسند نی حدیقه و باغ
ز بهر باده هواخواه باد و بارانند

ز وعده گشته پشیمان و بهر دفع ملال
امیدوار به مرگ امیدوارانند

ز روی خوی و منش نور دیده آتش
به رنگ و بوی جگرگوشه بهارانند

تو سرمه بین و ورق درنورد و دم درکش
مبین که سحرنگاهان سیاهکارانند

ز دید و داد مزن حرف خردسالانند
به گرد راه منه چشم نی سوارانند

ز چشم زخم بدین حیله کی رهی غالب
دگر مگو که چو من در جهان هزارانند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.