۱۲۴ بار خوانده شده
رنجورم و می به دهر درمان بودم
نیروی دل و روشنی جان بودم
گفتم به پدر که خو به می نوشی کن
تا باده به میراث فراوان بودم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
نیروی دل و روشنی جان بودم
گفتم به پدر که خو به می نوشی کن
تا باده به میراث فراوان بودم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.