هوش مصنوعی: این متن شعری است که از غم و اندوه از دست دادن عزیزی سخن می‌گوید. شاعر از درد فراق و نبودن یار می‌نالد و به مخاطب توصیه می‌کند که در غم و اندوه بماند و به شادی و خنده روی نیاورد. همچنین، از گل بوستان و بار آن پرسش می‌کند و در پایان از مردم می‌خواهد تا دست او را بگیرند و به سوی گور یار رفته‌اش ببرند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عمیق عاطفی و غم‌انگیز است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، موضوع مرگ و فراق نیاز به بلوغ ذهنی و عاطفی دارد که معمولاً در سنین بالاتر شکل می‌گیرد.

بخش ۳۲ - شعر گفتن ورقه در هجر گلشاه

دریغا که آن زاد سرو بلند
نهان گشت در زیر خاک نژند

ندانم همی زین بتر روزگار
کی بر جانم آمد بر نخست کینه آر

تو ای تن در درد و عم برگشای
ابا هیچ کس خوش مباش و مخند

تو ای ورقه از بهر جانان خویش
بدل بر در شادکامی ببند

کنون کآن دلارام رفت از برت
تو دل نیز بر مهر خوبان مبند

ایا نو شکفته گل بوستان
ز بارت که چیدوز بیخت که کند؟

بگیرید ای مردمان دست من
بریدم سوی گور آن مستمند
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۱ - بازگشتن ورقه به حی بنی شیبه
گوهر بعدی:بخش ۳۳ - زاری کردن ورقه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.