هوش مصنوعی:
شاعر از معشوق میخواهد که پرده از رخسار برگیرد تا آفتاب پس از سالها انتظار، رسوا نشود. همچنین اشاره میکند که سالهاست آفتاب به امید لعل و یاقوت لبان معشوق، رنگ خود را با سنگ خارا میآمیزد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و استعارههای شعری است که درک آنها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات نیاز دارد.
شمارهٔ ۴ - آفتاب
رحمتی کن پرده از رخ برمیفکن زینهار
تا نگردد بعد چندین روز رسوا آفتاب
سالها شد تا به بوی لعل و یاقوت لبت
رنگ می آمیزد اندر سنگ خارا آفتاب
تا نگردد بعد چندین روز رسوا آفتاب
سالها شد تا به بوی لعل و یاقوت لبت
رنگ می آمیزد اندر سنگ خارا آفتاب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳ - از قطعات
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵ - خد و لب و دندان معشوق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.