هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غنایی، با استفاده از تصاویر زیبا و تکرارهای موزون، احساسات شاعر را نسبت به معشوق و درد هجران بیان می‌کند. شاعر از عناصر طبیعت مانند باران، ابر، سیل، لاله، مشک و ... برای توصیف زیبایی‌های معشوق و عشق خود استفاده کرده است. همچنین، در بخش‌هایی از شعر به مدح و ستایش شخصی به نام «خواجه» پرداخته شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از واژگان و ترکیبات به کار رفته نیاز به دانش ادبی نسبتاً بالایی دارند.

شمارهٔ ۴۷ - چکامه ای شیوا در صنعت تکریر

باران قطره قطره همی بارم ابروار
هر روز خیره خیره ازین چشم سیل بار

ز آن قطره قطره، قطره باران شده خجل
ز آن خیره خیره، خیره دل من ز هجر یار

یاری که ذره ذره نماید همی نظر
هجرانش باره باره بمن برنهاد بار

ز آن ذره ذره، ذره بدل آیدم چو کوه
ز آن باره باره، باره بچشم آیدم غبار

دیدنش نوبه نوبه، چو نو ماه گاه گاه
رفتنش گوشه گوشه، کران کرده زی دیار

زین نوبه نوبه، نوبه خوابم شده تباه
ز ان گوشه گوشه، گوشه جان و دلم فکار

دل گشته رخنه رخنه بزاری بتیغ هجر
ز آن مشک توده توده بر آن گرد لاله زار

ز آن رخنه رخنه، رخنه شده عقل و دین مرا
ز آن توده توده، توده بدل بر غم نگار

دندانش دانه دانه در است جانفزای
لبهاش پاره پاره عقیق است آبدار

ز آن دانه دانه، دانه در یتیم زرد
ز آن پاره پاره، پاره یاقوت سرخ خوار

حوری که تیره تیره بپوشد رخان روز
چونانکه طره طره شود طره بر عذار

ز آن تیره تیره، تیره شود نور آفتاب
ز آن طره طره، طره شود طره تتار

طره اش چو حلقه حلقه قطار از پی قطار
حلقه اش چو چشمه چشمه نور هدی قطار؟

ز آن حلقه حلقه، حلقه زنجیر شرمگین
ز آن چشمه چشمه، چشمه خورشید درد خوار

زلفینش نافه نافه گشاید نثار مشک
رخسارش لاله لاله نماید فروغ نار

ز آن نافه نافه، نافه خوشبوی با دریغ
ز آن لاله لاله، لاله خود روی شرمسار

سیم است بیضه بیضه بر آن سیم سنگدل
ریحان دسته دسته بر آن طرف گل نگار

ز آن بیضه بیضه، بیضه کافور جفت خاک
ز آن دسته دسته، دسته سنبل ببوی خار

تیمار عقده عقده، اندر دلم ز دست
و ز خواجه تحفه تحفه نشاط دل و قرار

ز آن عقده عقده، عقده ابروی تو مدام
ز آن تحفه تحفه، تحفه چنین مدح نامدار

دی خواجه تازه تازه بر الفاظ شعر من
ز آن گونه گونه نیز بمن کرد بر نثار

ز آن تازه تازه، تازه بهر شهر ازو شکر
ز آن گونه گونه، گونه من چون گل بهار

همتش پایه پایه عزیز و شود بلند
گسترده سایه سایه، از هر سویئی هزار

ز آن پایه پایه، پایه گه خدمت ملوک
ز آن سایه سایه، سایه گه سجده کبار

دینار کیسه کیسه دهد اهل فضل را
چونانکه سله سله برد طاقت ستار

ز آن کیسه کیسه، کیسه صراف عیب گیر
ز آن سله سله، سله بزاز مستعار

از عطر حبه حبه دهد هر کسی عطا
از جود ریزه ریزه کم و بیش پر عیار
...

او باز حقه حقه دهد عطر خلق را
چونانکه تخته تخته دهد عود را کبار

ز آن حقه حقه، حقه سیماب زار از اوست
ز آن تخته تخته، تخته ارزیز زبر و زار

از چرخ بهره بهره طرب باد خواجه را
وز خلق شهره شهره ثناهاش یادگار

ز آن بهره بهره، بهره رسیده بمانعم
زآن شهره شهره، شهره ایام شهریار

از چرخ برخه برخه سعادت بجانش باد
از عرش جمله جمله ز احسان کردگار

ز آن برخه برخه، برخه ابر جان او ز سعد
ز آن جمله جمله، جمله مرا و را ز بخت یار

تا هست سوره سوره کتاب خدای ما
وز علم نکته نکته بهر سوره آشکار

ز آن سوره سوره، سوره مهترش باد حرز
ز آن نکته نکته، نکته بهترش غمگسار

تا هست خامه خامه بهر بادیه زریک
وز باد غیبه غیبه بر او نقش بی شمار
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۳۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶ - رباعی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸ - در ثنای ممدوح
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.