هوش مصنوعی: در این متن، شخصی از دریای راز و مشکلات زندگی می‌پرسد و از روزگار ناخوشایند و ناعادلانه شکایت می‌کند. او اشاره می‌کند که هیچ‌کس از روزگار راضی نیست و همه در رنج و اندوه به سر می‌برند. جهان را پر از ناامیدی و سختی توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و توصیف‌های غم‌انگیز از زندگی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد. درک این مفاهیم نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد.

بخش ۶۱ - سؤال کردن فرامرز(و) پاسخ دادن برهمن

دگر گفت کای جمله،دریای راز
مرا مشکلی هست بگشای راز

به گیتی جفاکاره و دل شکن
که بینی که بد گشت با انجمن

بگریید زان پیر آموزگار
که این بد نباشد بجز روزگار

کزو هیچ بیچاره خشنود نیست
نبینم کسی را کزو دود نیست

همه دل فکارند و گشته نژند
ازو هر دلی خسته و مستمند

بدین سان که بینی جهنده جهان
برآرد بلند و کشد ناگهان
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۶۰ - سؤال کردن فرامرز(و) پاسخ دادن پیر برهمن
گوهر بعدی:بخش ۶۲ - سؤال کردن فرامرز(و) پاسخ دادن برهمن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.