هوش مصنوعی:
فرامرز در این شعر از درختی سخن میگوید که نماد انسان است و از چهار عنصر (آتش، آب، باد، خاک) تشکیل شده است. این درخت با تنوعی از ویژگیها و فرهنگها (تازی، ترکی، رومی، کشمیری) توصیف میشود و نشاندهنده وحدت در عین کثرت است. او اشاره میکند که خداوند این درخت را آفریده و به آن عقل، هوش و اعضای بدن بخشیده است. در پایان، فرامرز از عشق و رنج خود سخن میگوید و اینکه تلاشش برای کمک به دیگری بیثمر بوده است.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و مفاهیم انتزاعی مانند وحدت در کثرت برای مخاطبان کمسنوسال دشوار است.
بخش ۸۱ - جواب دادن فرامرز
فرامرز گفت این درخت آدمیست
همین چار گوهر تو را همدمیست
هم از آتش وآب و وز باد و خاک
درختی بدین گونه رستست پاک
همه شاخ او رنگ رنگست نیز
چو تازی و ترکی و زنگست نیز
چو رومی چو کشمیری و دلبر است
گر ایزد پرست است گر بت پرست
که قیوم پاکست پرودگار
بدین سان درختی بیاوردبار
همه عقل وهوش وهمه تاب ونوش
دهد دست و پای و دگر چشم وگوش
یکی را چو من دل ببخشد به خود
سری چون تو هرگز نیارد به خود
بدان تا به عقبی مرا خوش کند
تو را دیده ودل برآتش کند
ترا چاره گفتم به رنج آمدی
بدین گفته خود به رنج آمدی
همین چار گوهر تو را همدمیست
هم از آتش وآب و وز باد و خاک
درختی بدین گونه رستست پاک
همه شاخ او رنگ رنگست نیز
چو تازی و ترکی و زنگست نیز
چو رومی چو کشمیری و دلبر است
گر ایزد پرست است گر بت پرست
که قیوم پاکست پرودگار
بدین سان درختی بیاوردبار
همه عقل وهوش وهمه تاب ونوش
دهد دست و پای و دگر چشم وگوش
یکی را چو من دل ببخشد به خود
سری چون تو هرگز نیارد به خود
بدان تا به عقبی مرا خوش کند
تو را دیده ودل برآتش کند
ترا چاره گفتم به رنج آمدی
بدین گفته خود به رنج آمدی
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۸۰ - سؤال کردن برهمن
گوهر بعدی:بخش ۸۲ - سؤال کردن فرامرز از پیر برهمن در آخر کار و هویدا کردن دین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.