۱۷۹ بار خوانده شده

بخش ۸۱ - جواب دادن فرامرز

فرامرز گفت این درخت آدمیست
همین چار گوهر تو را همدمیست

هم از آتش وآب و وز باد و خاک
درختی بدین گونه رستست پاک

همه شاخ او رنگ رنگست نیز
چو تازی و ترکی و زنگست نیز

چو رومی چو کشمیری و دلبر است
گر ایزد پرست است گر بت پرست

که قیوم پاکست پرودگار
بدین سان درختی بیاوردبار

همه عقل وهوش وهمه تاب ونوش
دهد دست و پای و دگر چشم وگوش

یکی را چو من دل ببخشد به خود
سری چون تو هرگز نیارد به خود

بدان تا به عقبی مرا خوش کند
تو را دیده ودل برآتش کند

ترا چاره گفتم به رنج آمدی
بدین گفته خود به رنج آمدی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۸۰ - سؤال کردن برهمن
گوهر بعدی:بخش ۸۲ - سؤال کردن فرامرز از پیر برهمن در آخر کار و هویدا کردن دین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.