هوش مصنوعی: طیهور از شادی و می‌نوشی بهره‌مند شد و با شمشیر می، رنج را از بین برد. او همیشه شاد و مهربان بود و به دیگران نیکی می‌کرد. با این حال، رنج و سختی‌ها به حدی بر او فشار آورد که گویی زمانه از گنج تهی شد. او کلبه‌ای از درخت ساخت و با گل و نسترن تزئین کرد. طیهور روز و شب به بزم و شکار مشغول بود و چنان مهربان شد که حتی زنان از شوهران خود جدا شدند. او دو بار بزم بزرگی برپا کرد که خورشید از آن به آسمان پرید. در بهار، گلستانی آراست و تخت‌پادشاهی را در میان آن قرار داد. پادشاه بلندمرتبه در این بزم حاضر شد و چنان گنج و ثروتی بخشید که گویی آسمان از دینار پوشیده شده است. طیهور گنج خود را از بخشش‌هایش پر کرد و به فرزندان و خویشان خود نیز زر و گوهر بخشید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق ادبی و اخلاقی است و ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به می‌نوشی و روابط اجتماعی پیچیده ممکن است برای گروه‌های سنی پایین مناسب نباشد.

بخش ۱۳۵ - بزم طیهور و آتبین

ز شادی خورش خواست طیهور و می
به شمشیرِ می رنج را کرد پی

به رویش همه روز شادی نمود
همه خوبی و مهربانی فزود

کشیدند چندان برش پای رنج
که گفتی زمانه تهی ماند و گنج

برابر یکی کلبه بست از درخت
ز درگاه طیهور تا پیش تخت

گل و نسترن برهم آمیخت نیز
ز بالای تخت اندر آویخت نیز

وزآن پس شب و روز گستاخ وار
همی بود در بزمگاه و شکار

چنان مهربان شد همه کس براوی
که ببرید زن مهر و پیوند شوی

دوبار آتبین زآن سپس بزم ساخت
کزآن بزم خورشید گردون فراخت

گلستان بیاراست گاه بهار
به زرّینه و جامه ی زرنگار

میان گلستان بیاراست تخت
بگسترد جامه شه نیکبخت

بدان بزم شد شهریار بلند
همه جامه خاینده نعل سمند

چو دینار در پای اسبش بریخت
تو گفتی همه چرخ دینار بیخت

چنان دید در بخشش گنج رنج
کزآن مایه طیهور پر کرد گنج

ز فرزند و خویشان او کس نماند
که نه زرّ و گوهر بدیشان فشاند
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۳۴ - گوی زدن آتبین با طیهور شاه
گوهر بعدی:بخش ۱۳۶ - پرسش آتبین با طیهور از راه دانش
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.