۲۱۸ بار خوانده شده

بخش ۲۷۶ - کوش در اندلس

چو در باختر پنج سال دگر
ببود و بگشت آن زمین سربسر

سوی اندلس باز ره برکشید
به دریا گذر کرد و کشور بدید

چنان یافت آباد و خرّم که چین
نبود آن چنان و نه ایران زمین

که این اندلس کشوری دیگر است
که دریای ژرفش به گرد اندر است

که بحر محیط است تاریس نام
نهاده بر او شهر و کشور به کام

که دریا و خشکی دو راه اندر اوی
که برتابد از هر دو ره دیو روی

به افرنجه راهی ز دریای تند
که کشتی نماید در آن راه کند

به خشکی به عجلسکس آید ز راه
به یک سوش و مرزان همی جایگاه

به مرز خلایق درآیند نیز
بسی مایه دار از پی سود و چیز

چنین مرزها با همه مرز و بوم
شمارد همی مرد دانا ز روم

چو برگشت و آن مرز یکسر بدید
به دیده همه روی کشور بدید

به یک دست بر روم و دریا دگر
همه شهرها خوب و ناکام کر

هوای خوش و آبها چون گلاب
خنکتر همان تابش آفتاب

به چهره زن و مرد چون گُل به بار
پُر از نرگس و نسترن جویبار

همه باغ و راغش پر از نار و سیب
زنان دلبر و کودکان دلفریب

خوش آمدش، ویرانی آباد کرد
همه کشور آباد خود شاد کرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۷۵ - آگاهی فریدون از کشته شدن قراطوس
گوهر بعدی:بخش ۲۷۷ - ساختن چند شهر در کوه طارق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.