۱۹۶ بار خوانده شده

بخش ۳۳۰ - سپاه خواستن تور از سلم و کوش

به تو آگهی آمد از هر دوان
خراسان یله کرد و آمد دوان

به جیحون گذر کرد و بیراه و راه
سوی ماورالنّهر شد با سپاه

سپه خواست از کوش و سلم سترگ
ز هر سو بیامد سپاه بزرگ

سپاهی که هامون و دریا و کوه
شد از نعل اسبان ایشان ستوه

سراپرده بر دشت بیکند زد
به مه بر ز خاک سیه بند زد

دو دیده کشیده به راه دراز
که سالار خسرو کی آید فراز

نریمان و قارن ز جیحون گذر
نکردند تا خسرو تاجور

چه فرماید و چون بود رای او
چه آید ز رای دلارای او
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۲۹ - آگاهی فریدون از شورش تور و سلم و کوش و فرستادن قارن و نریمان به جنگ آنان
گوهر بعدی:بخش ۳۳۱ - نامه ی قارن و نریمان به فریدون و پاسخ او
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.