۱۷۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۶

دل ناخدای بحر تماشای دیگر است
این گوهر یگانه ز دریای دیگر است

داغ تو کی به هر دل و هر سینه جا کند
این لاله زیب و زینت صحرای دیگر است

ز آب عنب کس این همه مستی نمی کند
کیفیت من از می و مینای دیگر است

زاهد از این عبادت ظاهر چه فایده
تن در میان مسجد و دل جای دیگر است

در هر طرف که می نگری از میان خلق
فریاد و شور و ناله و غوغای دیگر است

ذکر طریق عشق، کریم و رحیم نیست
ورد بلاکشان تو اسمای دیگر است

باور مکن که در دو جهان صاحب سخن
درویش دیگر است و سعیدای دیگر است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.