۱۶۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۵۲

یاد خود سعی کن و از دل آگاه ببر
زندهٔ خویش چو خود مرده از این راه ببر

دست خالی به طلبکاری دلدار مرو
هیچ اگر نیست ز اسباب جهان، آه ببر

یارب افتاده ز پا یوسف توفیق به چاه
کاروانی ز کرم بر سر این چاه ببر

دست گر بر سر آن کاکل مشکین نرسد
پیش زلفش گلهٔ طالع کوتاه ببر

به هواداری خورشید جمالش ای اشک
هر غباری که بود از دل آن ماه ببر

همچو خورشید، سعیدا به بد و نیک جهان
جام پر نور پگاه آور و بی گاه ببر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.