۱۴۲ بار خوانده شده
ای دل نفسی صاحب عرفان نشدی
بر درد کسی هیچ تو درمان نشدی
چون کشته به روی دوست حیران نشدی
صد حیف گذشت عید، قربان نشدی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
بر درد کسی هیچ تو درمان نشدی
چون کشته به روی دوست حیران نشدی
صد حیف گذشت عید، قربان نشدی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.