هوش مصنوعی:
شاعر از یاری سخن میگوید که زیباییاش حور و پری را به رشک وا میدارد. این یار گاه به خود مینازد و گاه به دیگری توجه میکند. شاعر گلایه میکند که این یار به حال مسافران (احتمالاً عاشقان یا رهروان راه عشق) توجهی ندارد، چرا که خود هرگز سفری در ملک وجود (سفر معنوی یا عرفانی) نکرده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین ممکن است برخی از استعارهها و کنایهها برای مخاطبان کمسنوسال نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۱۴۰
یاری دارم که رشک حور است و پری
گه ناز به خود دارد و گه با دگری
بر حال مسافران کجا پردازد
از ملک وجود خود نکرده سفری
گه ناز به خود دارد و گه با دگری
بر حال مسافران کجا پردازد
از ملک وجود خود نکرده سفری
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.