هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به موضوعاتی مانند جدال، عشق الهی، صوفیگری، و بی‌خبری از حقایق عالم می‌پردازد. شاعر از زبان عرفان و سالکان راه حق سخن می‌گوید و بر بی‌اثر بودن جدال در مقابل حقیقت تأکید می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند زهد، صوفیگری، و عشق الهی دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی نیاز به پیش‌زمینه‌ای از ادبیات و فلسفه اسلامی دارد.

شمارهٔ ۱۰

چند پرسی ز کجایی و کجایی و کجا؟
از نهان خانه تجریدم و از دار فنا

تو جدل میکنی، اما چه کنی چون نکنی؟
گفت در حق تو حق: «اکثر شی ء جدلا»

زاهد ار چشم یقین باز گشاید بیند
ز خدا خوان بخدا دان ز سمک تا بسما

صوفی از شیوه اوراد صفایی دارد
لیک هرگز نرسد در صفت و صفوت ما

کار هرکس بصلاحی و صلوتی موقوف
نظر عاشق دلسوخته بر عین عطا

مجلس بیخبرانست، خبر را بگذار
بی خبر شو، که همه بی خبرانند اینجا

دفع منکر بخرابات شد و آخر کرد
جبه را در گرو باده، زهی مولانا!

گر دمی میل کنی جانب این سرمستان
در دمی زنده شوی از دم «یحیی الموتا»

گفت محبوب که: من مثل خودت گردانم
«یا اراد الملک الملک بهذا مثلا»

هیچ وقتی نکند دوست، علی رغم حسود
قاسمی را نفسی یاد، مگر احیانا
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.