هوش مصنوعی: این متن عرفانی و عاشقانه، با بهره‌گیری از مضامین عشق الهی و انسانی، به بیان حالات روحی و عاطفی شاعر می‌پردازد. شاعر از ذرات جهان به عنوان آیینه‌ای از معشوق یاد می‌کند و عشق را راه نجات و سعادت می‌داند. او از بی‌قراری و بی‌تابی در فراق معشوق سخن می‌گوید و جان خود را فدای روی او می‌کند. در پایان، با اشاره به مرگ عاشق، بر شدت عشق و وابستگی خود تأکید می‌ورزد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۵۶

مرآت اوست جمله ذرات کاینات
«یا عاشقین، قوموا، حیوا علی الصلات »

در کوی عشق او بادب رو، که گفته اند :
در طور عاشقی حسناتست سیئات

ای آرزوی جان، چه کنم من دوای دل؟
بی تو نه خواب دارم و نه صبر و نه ثبات

جان مست روی تست، که آن روی دلفروز
صبحیست از سعادت و روزیست از نجات

زار و نزار تست، دلم هر کجا که هست
جان دوستدار تست، اگر موت اگر حیات

بسم الله، ار بخون دلم مایلی بگو
روزی مبارک آمد و شب لیلة البرات

گفتند: قاسمی ز هوای تو جان نبرد
در خنده رفت یار و چنین گفت «مات مات »
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.