۲۰۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۶

مرآت اوست جمله ذرات کاینات
«یا عاشقین، قوموا، حیوا علی الصلات »

در کوی عشق او بادب رو، که گفته اند :
در طور عاشقی حسناتست سیئات

ای آرزوی جان، چه کنم من دوای دل؟
بی تو نه خواب دارم و نه صبر و نه ثبات

جان مست روی تست، که آن روی دلفروز
صبحیست از سعادت و روزیست از نجات

زار و نزار تست، دلم هر کجا که هست
جان دوستدار تست، اگر موت اگر حیات

بسم الله، ار بخون دلم مایلی بگو
روزی مبارک آمد و شب لیلة البرات

گفتند: قاسمی ز هوای تو جان نبرد
در خنده رفت یار و چنین گفت «مات مات »
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.