۲۱۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۵

«ستة ایام » گفت و «سبع سماوات »
«ثم علی العرش استوا» است نهایات

حضرت حق را عروش نامتناهیست
فاش بگویم عروش جمله ذرات

بر سر ذره مستویست باسمی
چون بشناسی رسی بنیل مرادات

هرچه که گویم، فقیه گوید: هی هی
هرچه که گوید فقیه، گویم: هیهات!

هرکه شراب خدا ز جام محمد
نوش کند، وارهد ز عشوه وطامات

نعره مستی مزن، که مست هوایی
غایت عمیا بود بجهل مباهات

قاسمی و صحبت فقیه مقلد؟
فاتحه خوانیم بهر دفع بلیات
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.