۱۵۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۶

دستم بدست گیر، که دل توبه کارتست
جان را نگاه دار، که جان یار غارتست

بر جان و بر دلم نظری کن ز روی لطف
جان را هزار منت و ذل شرمسار تست

اندر مغازه تنم، ای جان نازنین
تو پادشاه روح و دلم پرده دار تست

الطاف مینمایی و احسان ز حد گذشت
جان شرمسار عاطفت بی شمار تست

گفتم که: عقل؟ گفت که: قاضی کن فکان
گفتم که: عشق؟ گفت که: دارالعیار تست

گفتم که: سوز دارم و آتش، چه حالتست؟
گفتند: روشن از دل آتش نثار تست

گویند: قاسمی، که دم از عاشقی مزن
همراه عشق باش، که یار و دیار تست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.