۱۴۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۹

دلم از غصه هجران تو اندر شورست
ذوق جان دارد و خوش در طلب مسرورست

تو حبیبی و یقین با دل و جان نزدیکی
آن رقیبست که از جمله دلها دورست

عاشق تست، اگر خسرو، اگر شیرینست
بنده تست، اگر سنجر، اگر فغفورست

عشق نزدیک تر از ماست بما، می داند
این حدیثیست که در هر دو جهان مشهورست

من اگر مستم، اگر نعره زنم، باکی نیست
عشقم اندر نظر و موسی جان بر طورست

دو جهان نور شد و نور شدم سر تا پا
هرکه خود نور شود هر دو جهانش نورست

نظری از تو اگر بر دل قاسم آید
قاسم سوخته هم ناظر و هم منظورست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.