هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از قاسمی، به موضوعاتی مانند عشق، رنج‌های عاشقی، بی‌اعتنایی به ملامت دیگران، و فراغت از دنیا می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که بدون جام عشق، زندگی معنایی ندارد و عاشقان را از ملامت دیگران مبرا می‌داند. همچنین، او از جور معشوق، طعن رقیب و جفای مردم شکایت دارد، اما در عین حال خود را از دلبستگی به دنیای فانی رها می‌داند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عاشقی و بی‌اعتنایی به ملامت، نیاز به درک بیشتری از زندگی و تجربیات عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۸۸

بی جام عشق عیش دل ما تمام نیست
فوزالنجات ما بجهان غیر جام نیست

نادیده ذوق لذت مستی و عاشقی
بر عاشقان ملامت رسم کرام نیست

جور حبیب و طعن رقیب و جفای خلق
ما را بگو کزین همه محنت کدام نیست؟

با آنکه مفلسیم و گدا، بس فراغتیم
از دولتی، که عاقبتش مستدام نیست

هرگز بجان جان نرسد هر دلی، که او
در میکده مجاور بیت الحرام نیست

بد نام باش و اهل ملامت، که در طریق
بدنام هرکسی که نشد نیک نام نیست

بر باد پای عشق سوارست قاسمی
تندست و توسنست، ولی بد لگام نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.