۱۶۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸۸

بی جام عشق عیش دل ما تمام نیست
فوزالنجات ما بجهان غیر جام نیست

نادیده ذوق لذت مستی و عاشقی
بر عاشقان ملامت رسم کرام نیست

جور حبیب و طعن رقیب و جفای خلق
ما را بگو کزین همه محنت کدام نیست؟

با آنکه مفلسیم و گدا، بس فراغتیم
از دولتی، که عاقبتش مستدام نیست

هرگز بجان جان نرسد هر دلی، که او
در میکده مجاور بیت الحرام نیست

بد نام باش و اهل ملامت، که در طریق
بدنام هرکسی که نشد نیک نام نیست

بر باد پای عشق سوارست قاسمی
تندست و توسنست، ولی بد لگام نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.