۱۶۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۹۹

چراغ مرد معنی آشناییست
بقدر آشنایی روشناییست

بدرد عاشقی می سوز و می ساز
نوای عاشقان در بی نواییست

بجهد و سعی کس عاشق نگردد
که عشق ایمان بود، ایمان عطاییست

همه جمعیم، رندان، اندرین دیر
فغان جان درویش از جداییست

بنور عشق شاید رفتن این راه
چه جای علم وزهد و پارساییست؟

مگو: عاشق غریبست و فقیرست
که ملک عاشقان ملک خداییست

بوصف پارسایی باش، قاسم
که وصف پارسایی پادشاییست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.