هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و ایثارگرانه شاعر به معشوق است. او از دیدن چهره معشوق لذت می‌برد و آرزوی مرگ در پای او را دارد. شاعر از عشق و شراب عرفانی سخن می‌گوید و از درد فراق و هجران می‌نالد. در نهایت، شهرت عشق او و معشوقش در همه شهر پیچیده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند مرگ و هجران نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۰۱

مرا با روی تو پیوسته روییست
زیانی نی، که از وجه نکوییست

هوس دارم که: در پایت بمیرم
بعالم هر کسی را آرزوییست

ز شوق چشم میگونش خرابیم
شراب ما نه از جام و سبوییست

بجست و جوی او دل خستگان را
ز آب دیده هر دم شست و شوییست

ز جامش جرعه ای تا بر زمین ریخت
بعالم عاشقان راهای و هوییست

جرسها را فغان الرحیلست
تنم از بیم هجران همچو موییست

ز حسن یار و شوق جان قاسم
میان شهر هر جا گفت و گوییست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.