۱۹۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰۸

ذکر جمیل یار جهان را فرو گرفت
عالم گرفت، لیک بوجه نکو گرفت

جان نکته ای شنیداز آن حسن بر کمال
سوزی زدل برآمد و شوری درو گرفت

فارغ شد از سلامت و راه فنا گزید
هر دل که با ملامت عشق تو خو گرفت

روشن شد از لوامع اشراق آن جمال
آن پرتوی که نیر خورشید ازو گرفت

می خواند گل ز وصف جمال تو آیتی
عشقت چه نکتها که برو رو برو گرفت؟

اوصاف یار عشق نخست از خرد شنید
اول ازو شنید و بآخر برو گرفت

اندر میان این همه رندان باده نوش
جم بود خال آدم و جام جم او گرفت

دانی میان زاهد و عارف چه فرق بود؟
این راه اعتدال گزید، آن علو گرفت

قاسم میان خاک در شاهوار یافت
چون باز یافت باز ره جست و جو گرفت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.