هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و بیقید شاعر به معشوق است. شاعر از درد عشق و فراق میگوید و تأکید میکند که هیچچیز نتوانسته عشق او را از بین ببرد. او همچنین به صداقت در عشق و پذیرش رنجهای آن اشاره میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد و رنج عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۲۰۹
هرگز هوای وصل تو از جان ما نرفت
سودای سلطنت ز سر این گدا نرفت
یک شب نشد که از غم عشقت ز چشم و دل
سیلابها نیامد و فریادها نرفت
قلبی که نقد دولت دردترا نجست
مس پاره ایست کز طلب کیمیانرفت
گفتی:سگ منست فلان، محترم شدم
هرگز چنین مبالغه در مدح ما نرفت
عاشق نشد دلی که نیامد اسیر غم
صادق نبود هر که بتیغ بلا نرفت
روزی که دل شکسته نیامد بکوی تو
با تحفه ای ز درد،که با صد دوا نرفت؟
ارزان خرید درد تو قاسم بجان و دل
با مشتری مبالغه ای در بها نرفت
سودای سلطنت ز سر این گدا نرفت
یک شب نشد که از غم عشقت ز چشم و دل
سیلابها نیامد و فریادها نرفت
قلبی که نقد دولت دردترا نجست
مس پاره ایست کز طلب کیمیانرفت
گفتی:سگ منست فلان، محترم شدم
هرگز چنین مبالغه در مدح ما نرفت
عاشق نشد دلی که نیامد اسیر غم
صادق نبود هر که بتیغ بلا نرفت
روزی که دل شکسته نیامد بکوی تو
با تحفه ای ز درد،که با صد دوا نرفت؟
ارزان خرید درد تو قاسم بجان و دل
با مشتری مبالغه ای در بها نرفت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.