۲۰۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶۹

رنگرز و رنگرزی دیر شد
رنگرز از رنگرزی سیر شد

نقش خمش چونکه صفایی نداشت
رنگرزک خاسر و ادبیر شد

رنگ خمش می نشود هیچ راست
دیر همی جنبد واین دیر شد

همچو که دردی بته خم نشست
وز غم این رنگرزی پیر شد

اول اول دم اقریر زد
وز دم اقریر بانکیر شد

رنگ خمش چاشنئی چون نیافت
گربه مابر سر او شیر شد

قاسمی از شوق چو فریاد کرد
خاطر صوفی زبر و زیر شد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.