۱۵۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۰۳

هر گه که یار شیوه ناز ابتدی کند
عاشق کسی بودکه دل وجان فدی کند

فارغ شد از جهان، بحیات ابد رسید
هر جان معتقد که بعشق اقتدی کند

از معنی آمدن سوی صورت بدان که چیست
معشوق «الست » گوید و عاشق بلی کند

غافل مشو، که مایه ظلمات غافلیست
با یاد دوست باش،که جان را جلی کند

با یاد دوست از بد دشمن فراغتیم
با خود کند کسی که بعالم بدی کند؟

بیدار شو ز قده غفلت، که عشق یار
بعد از وفات قبر ترا مرقدی کند

حسنیست بی نهایت و لطفیست بی دریغ
هنگام فرصتست که قاسم کدی کند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.