۱۶۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۰۴

آنان که بجز روی تو جایی نگرانند
کوته نظرانند و چه کوته نظرانند!

و آنان که رسیدند زنامت بنشانی
در عالم حیرت همه بی نام و نشانند

در جای خیال تو اگر اشک در آید
صاحب نظران دردمش از دیده برانند

سکان سر کوی تو ملک دو جهان را
هرچند که عورند، بیک جو نستانند

در کوی تو گر پای نهم عیب مفرما
عشاق تو مستند، سر از پای ندانند

سرمایه شادی جهان مستی عشقست
آنها که ازین می نچشیدند ندانند

قاسم،سر وجان باختن اندر ره معشوق
شرطست، ولی مردم عاقل نتوانند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.