هوش مصنوعی: این متن عرفانی و شاعرانه به تجلی خداوند در جهان، تأثیر فیض الهی بر عالم، و اهمیت عشق و شهود در برابر عقل می‌پردازد. شاعر از محو شدن ذرات جهان در برابر شهود الهی، روشنایی آفاق به پرتو جود خداوند، و برتری عشق بر عقل سخن می‌گوید. همچنین، به موضوعاتی مانند رهایی از فکر دنیوی، مستی معنوی در خرابات جهان، و عبادت در قالب رقص و سرود اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کاررفته ممکن است برای سنین پایین نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۳۰۸

بر کهن دیر جهان دوست تجلی فرمود
جمله ذرات جهان محو شد از عین شهود

پرتو فیض تو در عالم امکان درتافت
گشت روشن همه آفاق،زهی پرتو جود!

قیمت عشق ندانی و گریزان گردی
از سر آتش سوزان بگریزی چون دود

میل کلی همه در فکر جهان آمد و بس
دل که از فکر جهان رست،بکلی آسود

به خرابات جهان آ، که ببینی روشن
همه جا چنگ و چغانه،همه جا بانگ و سرود

در صف مجلس مستان بنگر، تا بینی
در قیامند و قعودند و رکوعند و سجود

هر دلی از دو جهان رو به مرادی دارد
ماو سودای تو و سکر تو و شکر ودود

عقل میگفت که: من مبداء موجوداتم
عشق آمد به میان،گفت:منم اصل وجود

قاسمی،در ره او غافل و افسرده مباش
حاصل عمر نباشد ز زیانی بی سود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.