هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و رنج‌های آن سخن می‌گوید و از پیر مغان راهنمایی می‌خواهد. او به دنبال پاسخ‌هایی درباره‌ی خطرات راه عشق، نقش تقدیر، و جایگزینی جز عشق است. متن پر از استعاره‌های عرفانی و عاشقانه است.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اصطلاحات نیاز به دانش ادبی بیشتری دارند.

شمارهٔ ۳۵۸

از پیر مغان گر خبری هست بگویید
از باده اگر ما حضری هست بگویید

تا چند ملامت که خطیرست ره عشق؟
گر تیر قضا را سپری هست بگویید

پران ز پر عشق شد این جان بلا دوست
جز عشق اگر بال و پری هست بگویید

در بادیه محنت هجران شب تاریک
جز پیر مغان راهبری هست؟ بگویید

جز مستی عشاق، که آن سد عظیمست
در راه محبت خطری هست؟ بگویید

از خطه امکان طرف حضرت واجب
جز راه فنا رهگذری هست؟ بگویید

با ما خبری نیست، که مستان خرابیم
گر زانکه شما را خبری هست بگویید

قاسم، رخ و زلفش همه دورست و تسلسل
در دور و تسلسل نظری هست؟ بگویید
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.