هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر به جستجوی معشوق در مکانهای مختلف مانند کعبه و بتخانه میپردازد، اما جز یار چیزی نمییابد. او از زیبایی بینظیر معشوق سخن میگوید و تأکید میکند که هیچچیز قابلقیاس با او نیست. شاعر همچنین اشاره میکند که معشوق هر بار به شکلی جدید ظاهر میشود و هرگز مانند قبل دیده نمیشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و پیچیدهای است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۴۶۷
در کعبه و بت خانه بجز یار ندیدیم
در گنج رسیدیم ولی مار ندیدیم
دیدیم درین دیر کهن سال دل افروز
دیار بغیر از تو درین دار ندیدیم
قرآن، که درو نیست خلافی بحقیقت
جز در نمط مختلف آثار ندیدیم
مانند رخت یک گل رنگین طلبیدیم
انصاف که در خانه و بازار ندیدیم
این گل که ببازار جهان حسن تو آورد
وردیست که در عرصه گلزار ندیدیم
هر روز بشکلی دگرآیی بر مستان
هربار که دیدیم چو این بار ندیدیم
هرجا که طلب کرد دل قاسم مسکین
مطلوب و طلب جمله بجز یار ندیدیم
در گنج رسیدیم ولی مار ندیدیم
دیدیم درین دیر کهن سال دل افروز
دیار بغیر از تو درین دار ندیدیم
قرآن، که درو نیست خلافی بحقیقت
جز در نمط مختلف آثار ندیدیم
مانند رخت یک گل رنگین طلبیدیم
انصاف که در خانه و بازار ندیدیم
این گل که ببازار جهان حسن تو آورد
وردیست که در عرصه گلزار ندیدیم
هر روز بشکلی دگرآیی بر مستان
هربار که دیدیم چو این بار ندیدیم
هرجا که طلب کرد دل قاسم مسکین
مطلوب و طلب جمله بجز یار ندیدیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.