۱۵۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۷۹

در میان همه خوبان بت ما از همه به
همه صافند ولی او بصفا از همه به

من که با صورت زیبای تو دارم حالی
صورت حال من رند گدا از همه به

عاقلان چون همه دربند سر و دستارند
رند سودازده بی سر و پا از همه به

ماهرویان جهان شیوه محبوبی را
همه دانند ولی دلبر ما از همه به

دلبرا، عکس تجلی جمالت چون شمع
همه را نور بصر داد، مرا از همه به

درد ما را که طبیبان نشناسند علاج
پرسش یار گرامی بدوا از همه به

گرچه قومی بوفای تو ز جان بگذشتند
قاسم سوخته در حسن وفا از همه به
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.