هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر معشوق خود را از همه بهتر و زیباتر میداند و خود را در برابر او رند و گدا توصیف میکند. او عاقلان را دربند میبیند و رند بیسر و پا را برتر میشمرد. شاعر از درد عشق میگوید که حتی طبیبان نیز قادر به درمان آن نیستند و تنها پرسش از یار میتواند تسکینبخش باشد. در نهایت، او وفاداری خود را به معشوق بیان میکند و خود را در حسن وفا برتر از دیگران میداند.
رده سنی:
15+
این متن دارای مفاهیم عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات پیچیدهتر، فهم آن را برای سنین پایین دشوار میسازد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر میتوانند با احساسات و مفاهیم عمیق این شعر ارتباط برقرار کنند.
شمارهٔ ۵۷۹
در میان همه خوبان بت ما از همه به
همه صافند ولی او بصفا از همه به
من که با صورت زیبای تو دارم حالی
صورت حال من رند گدا از همه به
عاقلان چون همه دربند سر و دستارند
رند سودازده بی سر و پا از همه به
ماهرویان جهان شیوه محبوبی را
همه دانند ولی دلبر ما از همه به
دلبرا، عکس تجلی جمالت چون شمع
همه را نور بصر داد، مرا از همه به
درد ما را که طبیبان نشناسند علاج
پرسش یار گرامی بدوا از همه به
گرچه قومی بوفای تو ز جان بگذشتند
قاسم سوخته در حسن وفا از همه به
همه صافند ولی او بصفا از همه به
من که با صورت زیبای تو دارم حالی
صورت حال من رند گدا از همه به
عاقلان چون همه دربند سر و دستارند
رند سودازده بی سر و پا از همه به
ماهرویان جهان شیوه محبوبی را
همه دانند ولی دلبر ما از همه به
دلبرا، عکس تجلی جمالت چون شمع
همه را نور بصر داد، مرا از همه به
درد ما را که طبیبان نشناسند علاج
پرسش یار گرامی بدوا از همه به
گرچه قومی بوفای تو ز جان بگذشتند
قاسم سوخته در حسن وفا از همه به
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.