۱۵۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۸۰

آتش عشق تو شوری در جهان انداخته
رهروان را جمله از کام و زبان انداخته

در میان عاشقان لاابالی آمده
عشق تو رمزی بطرزی در میان انداخته

تیغ زهرآلود قهرت عالمی برهم زده
عاشقان را در بلای بی امان انداخته

بوی تو بگذشته از افلاک و انجم در زمان
غلغلی از عشق در کروبیان انداخته

نام تو بشنیده جانها، پس کلاه شوق را
هر زمانی از زمین بر آسمان انداخته

از برای سکه تلوین معنی جاودان
زنگیان را در میان رومیان انداخته

لطف جاوید تو دایم جان ما افروخته
قاسمی را در میان عاشقان انداخته
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.