هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که به موضوعاتی مانند یاد خدا، هشیاری در برابر مستی معنوی، پرهیز از خودپرستی در عبادت، خطرات راه معنوی، و وضعیت روحی شاعر می‌پردازد. همچنین، از دوست می‌خواهد راست بگوید که حالش چگونه است و چرا در مکتب شادی عبوس است. شاعر از رسیدن عشاق به مقصود و ماندن خود در قفس حسرت می‌خورد و از محتسب می‌خواهد که دلش را بیش از این نیازارد. در پایان، از تاریکی شب هجران و نیاز به فریادرس می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'مستی' و 'خطرات راه معنوی' نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.

شمارهٔ ۶۰۵

با یاد خدا باش، بهر جای که هستی
بی یار نگویم بتو هشیار، که مستی

در صومعه رفتی بصفا، وقت تو خوش باد!
زنهار! که در صومعه خود را نپرستی

آخر چه فتادت که درین راه خطرناک
جامی نچشیدی و دو صد جام شکستی؟

ای دوست، بگو راست که :احوال تو چونست؟
در مکتب شادی ز چه رو در عبسستی؟

باری چه رسیدت، که درین غایت مقصود
عشاق رسیدند و تو در بار نشستی؟

مرغان همه بر ذروه کهسار رسیدند
احوال تو چون شد که میان قفسستی؟

ای محتسب، آخر دل ما بیش میآزار
تو محتسب راه نه، میر عسستی

در بادیه هجر بماندم شب تاریک
فریاد رس، ای دوست، که فریاد رسستی

قاسم همه در حال تو حیران شده، تا کی
در نعره و آشوب بسان جرسستی؟
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.