۱۹۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۶۷

هله! ای عشق کهن سال، که هر روز نوی
بنده فرمان تو هرجا که ضعیفست و قوی

قیمت عشق ندانست دل و غافل ماند
قیمت در شب افروز نداند قروی

وصف آن یار ندانی، که ز دانش دوری
قدر جانان نشناسی، که بجان در گروی

در ره ار یک دل و یک رنگ شوی مقبولی
راه وحدت نتوان رفت بوصف بغوی

باغبانا، بجهان تخم نکو باید کاشت
هرچه کشتی، بیقین، باز همان را دروی

هرکرا لطف خدا شامل احوال شود
ره بمقصود برد زود بوصف نبوی

قاسمی،قصه جانان بصفت ناید راست
ره تحقیق میسر نشود تا نروی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.