هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از عشق و ارادت به معشوق الهی سخن می‌گوید. شاعر نور یقین و راهنمای راه را ستایش می‌کند و بیان می‌کند که بدون او قادر به زندگی نیست. همچنین، از توبه و بازگشت به سوی دوست سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که در این راه، بسیاری از یاران توبه کرده‌اند.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به دانش و بلوغ فکری نیاز دارند.

شمارهٔ ۶۷۵

تو نور یقین آمدی و رهبر راهی
از نور جمالت نتوان گفت: کماهی

عارف بگرفتست بیک حمله تجرید
از دولت دیدار تو از ماه بماهی

بی تو نتوانم نفسی زیستن، ای دوست
ای نور دل و دیده، که پشتی و پناهی

خاطر چه کند چون نکند توبه فراموش؟
چون رهبر راه آمدی و رهزن راهی

چندان که دویدم بجز از دوست ندیدم
جز دوست ندیدم به جهان آمر و ناهی

در زمره ما جمله سگان رهبر راهند
زاهد، تو رباهی و ندانم چه رباهی

قاسم، همه یاران بره توبه برفتند
تو توبه کن از خویش، که تقصیر و گناهی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.