۱۴۴ بار خوانده شده

بخش ۹ - فی صفة الاماره

هر دلی کو پیرو اماره شد
از بلاد معرفت آواره شد

آتش اماره هرجا بر فروخت
خرمن جانر از خشک وتر،بسوخت

گرچه نتوان گفتن اوصافش تمام
لیک یک چندی بباید برد نام

عجب و بخل و حرص و حب جاه ومال
هز و همز و لمز و غمز و قیل و قال

اکل وافر،نوم و شک و کبر و کین
منکری بر حالت مردان دین

حب غلمان،حب نسوان،هزل و جهل
حمق و نسیان بغض و عصیان،نوم و کسل

هم حسد،هم لعب وهم لهو ونفاق
وز جدلها بر میان بسته نطاق

هم نشاط وهم بطالت،هم بطر
هم املها،هم ریا،ام الخطر

شرح یک چندی بگویم زین صفات
بازدانی گر بود دل در صفات

زانکه شرح جمله گر گوییم باز
قصه گردد،همچو درد ما،دراز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۸ - فی معرفة، ماهیة النفس
گوهر بعدی:بخش ۱۰ - فی معرفة العجب و الکبر و الحرص
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.