هوش مصنوعی: این شعر از حسرت، دوری از وطن و عشق به آزادی سخن می‌گوید. شاعر از درد هجران، اشک‌های ریخته شده و شوق رسیدن به صحرا (نماد آزادی) می‌نالد. همچنین، از ناشنیده ماندن سخنانش و اسارت دوستان در وطن گلایه دارد.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عاطفی مانند هجران، اسارت و شوق آزادی نیاز به درک و تجربه‌ای دارد که معمولاً در نوجوانی و بزرگسالی شکل می‌گیرد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادها (مانند کبوتر، صحرا، زنجیر آه) برای مخاطبان کم‌سن‌وسال ممکن است نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۰

سیرکن نو رسیده ما را
وحشت آرمیده ما را

ای کبوتر دچار باز شوی
دیده ای نور دیده ما را

برد و خوش برد تا چه خواهد کرد
دل شوخی ندیده ما را

می برند از برای آب صدف
اشک در خون تپیده ما را

صبر تا کی کشد به زنجیر آه
شوق صحرا دویده ما را

عمر جاوید کی دهد تاوان
دل هجران کشیده ما را

تا چه حاصل شود نمی دانم
همت دل گزیده ما را

بشنوید از لبش چه می گوید
سخن ناشنیده ما را

در وطن دوستان که دیده اسیر
شوق هجران کشیده ما را
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.